نوشته شده توسط : ๑۩۞۩๑...ẤŖ@Σ..๑۩۞۩♠๑

هیچکی از رفتن من غصه نخورد

هیچکی با موندن من شاد نشد

وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت

بغض هیچ آدمی فریاد نشد

وقتی رفتم کسی گریش نگرفت

اشکشو کسی نریخت پشت سرم

راستی که بی کسی درد بدیه

منم انگار همیشه تو سفرم

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت

وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد

دل من میخواس تلافی بکنه

پس چش هیچکسی عاشقم نکرد

وقتی رفتم نه که بارون نگرفت

هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود

اگه شب می رفتم و خورشید نبود

آسمون خوب می دونم مهتابی بود

چشمی با رفتن من خیره نموند

به در و به آسمون و پنجره

میدونم خیلیا گفتن چیزی نیست

ماتمم نداره که ٬ بذار بره

وقتی رفتم کسی اشکش نیومد

نیومد هیچ جا صدای گریه ای

توی این دنیای بد هیچکی نداشت

از سفر رفتن من گلایه ای

هیچ کسی نگاش برام ابری نشد

زلزله هیچ دلی رو تکون نداد

راس راسی ٬ واسه کسی مهم نبود

نه که فک کنی بود و نشون نداد

چهره ی هیچ کسی پژمرده نبود

گلا اما همه پژمرده بودن

کسایی که واسشون مهم بودم

همه شاید یه جوری مرده بودن

کی میرم ؟ کجا میرم ؟ میام یا نه ؟

کسی لا اقل اینو سوال نکرد

انگاری میخوام برم خرید کنم

هیچ کسی چیزی نگفت ٬ حلال نکرد

دم رفتن کسی حرفی نمیزد

همه ساکت بودن و بی سر صدا

یه نگهبان که ما رو نگا میکرد

زیر لب گفت ٬ به سلامتی کجا ؟

اشک و خندم دو تایی کنار هم

با یه لحن مهربون جواب دادن

انگاری یه عالمه کوه های سخت

از رو شهر شونه ی من افتادن

این سوال مهربون و بی ریا

پرسش ساده یه غریبه بود

کسی که اسم منم نمیدونست

زیر چشماش غمی بود ٬ داغ و کبود

شعرمو باید یه جور عوض کنم

یا بذارمش همینجور بمونه

ته قلبم میخوام این حقیقتو

هر کسی دوس داره شعرو بخونه

دم رفتن کسی گفت سفر به خیر

که واسم غریب و ناشناخته بود

اما اون وقتی رسید که قلب من

همه ی آرزو هاشو باخته بود

بهتره اهالی رویامونو

بدون توقعی جواب کنیم

نباید حتی رو بهترین کسا

توی بدترین جاها حساب کنیم . . .


طاقت ناتمام

همنفس گلم سلام ٬ دیگه یه گوله آتیشم

مضحکه دوستم نداری ٬ دلم میخواد بیای پیشم

عجیبه ٬ وقتی نمیخوای من یکی دیوونه ترم

منتظرم ناز کنی و فقط بشینم بخرم

یکی می گفت که آدما بیشترشون اینجورین

بر عکس آرزوهاشون ٬ عاشق هم تو دورین

ولی تو چی ٬ نه دوری و ٬ نه نزدیکی دلت میخواد

اولش اینجور نبودی ٬ خوب یادمه ٬ یادت میاد ؟

باز که مث قبلیا شد ٬ باز که میذارمش کنار

چشات چه برقی میزنه تو قاب عکست رو دیوار

راستی یه چیزی رو بگم ٬ پشت سرم حرف میزنن

میگن که جادو کردنش ٬ دوستن اونا یا دشمنن ؟

همش می پرسن اون چی شد ؟ آره دیگه تو رو میگن

یکی میگفت اینجور کسا فکر یه آدم دیگن

چیکار کنم ٬ خودت بیا ٬ جواب حرفا رو بده

به قول جویا هوا ٬ بهمنه ٬ نا مساعده

به تو نمیشه راس نگم ٬ از این خیالا ترسیدم

از تو چه پنهون یه کمی پنهونی از تو رنجیدم

به اونا چیزی نمیگم ٬ به هیچکی حرفی نزدم

هرچیه من مال توام این کارا رو خوب بلدم

اما تا کی ؟ باید تا کی این نقشا رو بازی کنم ؟

حالا که راضین همه ٬ باید تو رو راضی کنم ؟

راستی عجب دنیاییه ٬ کاراش عجیب و وارونس

دیوونه کم بود ٬ خودشم از همه بیشتر دیوونس

ببین گلم ٬ بهش من ٬ طاقت شونه هام کمه

عین یاس همسایمون شاخه ی آرزوم خمه

زخم زبون آدما هر ثانیه زیاد تره

همش میگن کجاس ؟ چی شد ؟ تو رو نمیخواد ببره ؟

مادربزرگ میگفت برو طالعتو یه جا ببین

منم آوردم عکستو ٬ گفتم تو فالم اینه ٬ این . . .

همه بهم میخندیدن ٬ تو هم بودی میخندیدی؟

کاش خودتو به جای من میذاشتی و میفهمیدی

خب دیگه دردا خیلی شد ٬ به درد آوردم سرتو

گفتم شاید دریابی این دیوونه ی پرپرتو

یه سر بزن ٬ یه کار بکن ٬ اینجا یه کم آروم بشه

منم اگه دوس نداری بگو ٬ بذار تموم بشه

یه نامه ی تابستونی ٬ تو یک شب ابری تیر

تکلیفمو روشن کن و حق دل منو بگیر

دوست دارم تکراریه ٬ خیلی بهت نیاز دارم

قلبمو با هرچی توشه ٬ واست٬ تو نامت میذارم

اگه دوسم داشتی که هیچ ٬ فقط رو نامه دس بکش

اگر نه راحت بگو و بدون من نفس بکش

فقط حقیقتو بگو ٬ هرچی تو قلبت میگذره

به حرف قلبت گوش بده ٬ اینجوری خیلی بهتره


اونی که می خواستم

اونی که میخواستم عهدشو شکست و

به پای یه عشق جدید نشست و

چش روی آرزوم همیشه بست و

پشت مه پنجرمون رها شد

اونی که میخواستم مث اشک چکید و

تو طول راه یهو یک رو دید و

صدای از ما بهتر و شنید و

به خاطر هیچی ازم جدا شد

اونی که میخواستم دل ما رو برد و

تو راه که میرفت به یکی سپرد و

تو خاطرش ٬ خاطره ی ما مرد و

یکی دیگه تو رویاهاش خدا شد

اونی که میخواستم دل ازم برید و

بین گلا یه گل تازه چید و

به اونی که دلش میخواس رسید و

مثل تموم مردا بی وفا شد

اونی که میخواستم زود ازم گذشت و

یه روزی رفت و دیگه برنگشت و

منکر مجنون شد و کوه و دشت و

منکر عشق و بودن با ما شد

اونی که میخواستم زیر قولش زد و

با یکی دیگه پیش من اومد و

به خاطر اون به ما گفتش بد و

عزیزتر از دیروز و از حالا شد

اونی که میخواستم شدش از ما سرد و

پیغام دادش که دیگه برنگرد و

بد بودن ما رو بهونه کرد و

غیبش زد و یکدفعه کیمیا شد

اونی که میخواستم ما رو بد شناخت و

هستی شو پیش یکی دیگه باخت و

قصر من و با یکی دیگه ساخت و

شکر خدا باز ولی پادشا شد

اونی که میخواستم منو داد به باد و

رفت پیش اون کس که دلش میخواد و

زد زیر عشقش تا یادش نیاد و

اسم منم جز آدم بدا شد

اونی که میخواستم من و زد کنار و

خزونشو یه جوری کرد بهار و

قایم شدش تو یه عالم غبار و

تقدیر ما مثل موهاش سیا شد

اونی که میخواستم آخرش گم شد و

بازیچه ی چشمای مردم شد و

وارد عشق صد و چندم شد و

توی خیال کس دیگه جا شد

اونی که میخواستم ولی انگار مده

مال همه یه جورایی گم شده

کاش از میون غبارا بیاد و

بهم بگه هرچی میگه بیخوده


نه...دل به دل راه نداره

سوختم و آب شدم به پات

امروز و فردا نداره

خوشت میاد ببینی ٬ نه ؟

کشتن تماشا نداره

قهر میکنی ٬ ناز میکنی

ناز میکشم ٬ آشتی کنی

قصه که نیس ٬ حقیقته

دروغ و دعوا نداره

ضرب المثل دروغ میگه

نه ... دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

دوره زمونه دوره ی حرفای عاشقونه نیس

صحبت پول و شهرته ٬ صحبتی از ترانه نیس

یه روز منو خواسته بودی ٬ یه روز خیلی خوب دور

امروز چه راحت نمیخوای ٬ من بد شدم بهانه نیس

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

اگه بفهمن عاشقی ٬ همه بهت بد میکنن

نسبت دیوونه میدن دست تو رو رد میکنن

اگه بخوای بجنگی با دستای شوم سرنوشت

با هرچی آدمک دارن راه تو رو سد میکنن

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

بفهمه عاشقش شدی هی با تو بازی میکنه

دیوونه ٬ آزار اونم باز تو رو راضی میکنه ؟

رفتی کجا در میزنی ٬ اون خودیه رات نمیده

غریبه جای اون باشه مهمون نوازی میکنه

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

کافیه چیزی بدونه ٬ کار تو دیگه مردنه

دیگه وظیفت اسمشو ٬ با صدتا جون آوردنه

یه بازی یک طرفس که آخرش مشخصه

همیشه بازنده تویی ٬ سهم اونم که بردنه

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

اگه بگی دوسش داری ٬ اون تو رو یادش نمیاد

فرقی نداره که چه قدر ٬ چه کم بدونه ٬ چه زیاد

باید هنر پیشه باشی تا نقشو خوب بازی کنی

یعنی که وانمود کنی یه جور از بدت بیاد

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

عاشق دیگه تو عصر ما هیچ جایی حرمت نداره

انگار کسی نمره ی خوب واسه شجاعت نداره

شاید یه جوری شده که هیچ آدمی تو عصر ما

برای انتخاب شدن اصلا لیاقت نداره

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

رنگ گل دسته گلا فقط رز زرده ٬ همین

عاشق هرکی که بشی عاقبتش درده ٬ همین

هرکی به گمشده داره ٬ تموم دلخوشیش اینه

اگر یه روز معجزه شه ٬ اگر که برگرده همین

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

زمونمون عوض شده دوره نفرینه و جنگ

زیاد شدیم ٬ زیاد شده آدم بدرنگ و دورنگ

قلب کوچیک عاشقو با یه اشاره میشکنه

اون کسی که دوسش داره ٬ با تیر کمون یا چوب وسنگ

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

تا بدونه عاشقشی میره و پیدا نمیشه

میگی میخوام ببینمت میگه نه حالا نمیشه

با هدیه ی تولدش میخاوی یه جوری ببینیش

میخوای یه جوری بفرست ٬ ببخشید اما نمیشه

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

اگر که حدسم بزنه نمیدونی چیکار کنی

عاشقی خب ٬ مگه میشه از عاشقی فرار کنی ؟

فکر میکنی اون بدونه خیلی کارت راحت تره

حتی تو رویاهات میخوای که اونو بی قرار کنی

ضرب المثل دروغ میگه

نه...دل به دل راه نداره

عاشق و طردش میکنن

تو هیچ دلی جا نداره

هر جور که بود چه خوب چه بد ٬ آروم شدی

یه کم گذشت و دیدی که مردی دیگه حروم شدی

یه روزی چش وا میکنی که خودتم نمیشناسی

فقط تو آینه میبینی آخرشه تموم شدی

مجموعه اشعار مریم حیدرزاده , ,
:: بازدید از این مطلب : 1316

|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : جمعه 6 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: